این روزها همه در حال شمارش روزها هستند. چه اونایی که توی زندانها هستند چه اونهایی که بیرونن و منتظرن تا اعتصاب غذای زندانی ها که صداش توی گوش رسانه ها پیچیده تموم بشه. بعضی ها به خاطر نگرانی از سلامت زندانی ها و بعضی ها به خاطر نگرانی برای از دست رفتن ته مانده آبروشون...
من جایِ تمامِ کسانی که تو را مجبور به کوچ نشینیهای مداوم میکنند، شرمندهام.
هر روز رحلِ اقامت را جایی دیگر افکندن.
با چنین محتواهایی و چنان لوگویی بهتر بود اسم وبلاگت تیغ بود نه میخ.
عمدتن کاریکاتورهایت جالب و زیبا و نقد هستند. / ولی این در دستگیره ندارد و قفل و..
عزیزتر از آنی که بگویم دوستت دارم ، محبوب تر از آنی که بگویم می خواهمت ، نمی گویم مال من باش ، فقط گاهی به یادم باش !
امیدوارم موفق باشی نظرات شما موجب خرسندی ماست منتظرم
ما زیاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود انچه می پنداشتیم
به نظر من هم با توجه به لوگو وبلاگ تیغ مناسب تراست
.زندان بانی که زندانی زندانی خودش است .این هم میتونه عنوانش وهم میتونه توضیح اثرت باشه .
با سروده ای به سبک حسین ژناهی به روزم وتقدیم به اوست .